مشاهده فیلم سال شمار زندگی زنده یاد اسماعیل نواب صفا (نویسنده علی عبدلی، گوینده استاد غلامعلی افشاریه )

حجم 8 مگابایت

 

خشك سيم و خشك چوب و خشك پوست

از كجا مي آيد اين آواي دوست

در ميان رفتگان و ماندگان نام بلند" اسماعيل نواب صفا" در آسمان فرهنگ و ادب پارسي چون ستاره اي فروزان است . سال ها است نغمه هاي خنيا گران ترانه هاي دلنشين او در آسمان كشور عزيزمان گل افشاني مي كند و عطر كلام سحر انگيزش روح و جانمان را به عشق و معرفت صيقل مي دهد . "رفته" هاي "عمر گذشته" را چون" كبوتر بهشتي" به" ارمغان طبيعت" پيشكش مي كند . "گواه عشق" را در "روياي هستي" به "گيسوي شب" پيوند مي زند "صبح خندان "را با نغمه ي "پرستوي" خود در "گلشن هستي" دلربا مي كند . "نقش غم" را در "دنياي اشك" هر عاشقي "مهر آفرين" مي سازد . "نيلوفر" ، "تك درخت "، "جواني" گواه عشق اين" باغبان خسته" ي روزگار بود . فرجام عمرش "ساقي "را مي طلبيد تا "ساغر عمر رفته" را با ياران عزيزش نوش جان كند .افسوس كه يارانش" بي خبر"، "بار سفر بستند" و "ناله ي دل" او را به آسمان كشاندند . صبا ،خالقي ،عبادي ،يا حقي ،خالدي ، وفادار ،بنان ،قوامي ،رفيعي ، وزيري "گواه عشق" او بودند كه با رفتنشان پير مرد گوشه نشين را" هستي سوز" كردند اما" مستي عاشقانه" و "ناله ي شبگير" او نشان " گرمي عشق" جاودانه اش بود. تمام اين "آشفتگي" ها" بهانه "اي براي "زلف يار" گشت تا در غربت مرگ به يارانش بپيوندد. روانش شاد.

استاد ارجمند؛ زنده ياد اسماعيل نواب صفا محقق، نويسنده، شاعر و ترانه سراي نام آشنا، به تاريخ بيست و نهم اسفند ماه 1303 خورشيدي در كرمانشاه ديده به جهان گشود. خاندان پدري ايشان از "نواب" هاي مشهور اصفهان بودند. "نشاط اصفهاني" شاعر و دانشمند مشهور عصر قاجار ،دايي پدرش بود. پدر ايشان "سيد مرتضي" مردي عارف مسلك بود كه از طرف" ظهير الدوله" به لقب طريقت" نوابعلي" مفتخر گرديد. مادر ايشان مؤسس نخستين مدرسه ي ملي با نام" بصيرت" در كرمانشاه بود. خاطرات تلخ و شيرين و روزگار خوش كودكي اين شاعر در كرمانشاه سپري شد .در هفت سالگي از نعمت وجود پدر محروم گرديد. دوازده ساله بود كه به تشويق مادر نزد استاداني مشق ويولن گرفت . از آنجا كه خانواده ي وي با ادبيات و عرفان آشنا بودند بارقه ي عشق ودلبستگي به شعر و ادبيات ايران در كودكي بر وي عارض شد . به سال 1323 ،هنر شاعري خود را با ساختن مضامين فكاهي و سياسي در روزنامه ي "توفيق" به نمايش گذاشت. سال 1324 به ساختنتصنيف علاقه مند گرديد و نخستين تصنيف را بر روي يك ملودي كردي ساخت اين اثر كه با نام "موسم گل" و با صداي" روحبخش" ثبت گرديده ، نخستين تصنيفش در بيست سالگي است . با ساخت اين تصنيف به واسطه ي زنده ياد" پرويز خطيبي" به" برادران وفادار" معرفي شد. همچنين ساخت اين تصنيف آغازي جهت فعاليتش در راديو گرديد . در سال 1325 به عضويت بزرگترين كنگره ي شعرا و نويسندگان و به عنوان جوانترين عضو اين كنگره انتخاب گرديد . در سال 1326 به دعوت "اسماعيل مهر تاش" تصانيفي ساخت. پس از آن از طرف "حسينقلي مستعان" نويسنده و مترجم معروف به همكاري در راديو دعوت شد و به عنوان عضو شورا ي نويسندگان، قرار دادي با راديو امضا نمود . در اين زمان با استادان بزرگ موسيقي همچون موسي معروفي ،حسين يا حقي ، ابراهيم منصوري و جواد بديع زاده آشنا گرديد .با تغيير اداره ي كل انتشارت و تبليغات به وزارتخانه، از طرف آقاي" نصرت الله معينيان" مامور شد تا ناظر برنامه هاي راديو تهران و تصحيح و تصويب ترانه ها باشد و در اين مدت خود نيز ترانه ها و تصنيف هاي زيبايي خلق نمود.تصنيف هاي ماندگاري چون " تك درخت ، موج،آمد نوبهار ،جواني ،چه شبها ، نيلوفر ،بي خبر ، آشفته، پربسته ،روياي هستي ،رفتم و بار سفر بستم ،رفتي و باز آمدي ،بخت بيدار" و ده ها تصنيف زيبا و جاودانه ي ديگر حاصل كشش روحي و حالات دروني اين شاعر بوده است .از میان آهنگسازان برجسته ی موسیقی معاصر می توان به" مهدی خالدی، مرتضي خان محجوبي ، روح الله خالقی، حسین و پر ویز یاحقی، مجید وفادار، عباس شا پوری، علي تجويدي، حبیب الله بد یعی، انوشیروان روحانی، جواد لشکری، همایون خرم و اسدالله ملك"اشاره نمود که نواب صفا بر آهنگهایشان تصنيف ساخته است.

از میان خوانندگان مشهور و خوش آواز که این ترانه ها را اجرا نموده اند می توان بیشتر به آقایان" بنان، قوامی، عبدالعلي وزیری، داریوش رفیعی" ، و خانم ها "روحبخش، ملوك ضرابی، ملکه حکمت شعار، دلکش، مرضیه، الهه، پوران، پروین و ناهید" اشاره نمود. در این میان می بایست به سابقه ی دوستی وي با شاعران و ترانه سرایان و اديبانی چون "رهی معيری، پژمان بختیاری،کریم فکور،ابوا لحسن ورزی، معینی کرمانشاهی، پرویز خطیبی، بیژن ترقی، تورج نگهبان، بهادر یگانه و..." توجه داشت. در همان چند سال مسابقه های رادیو به هر شکل و صورتی زیر نظرنواب صفا اجرا می شد. از دیگر برنامه های رادیویی که به ابتکار و پیشهاد او به وجود آمد می توان به "هنر زندگی"، "درگوشه وکنار شهر" و "و در پیشگاه تا ریخ" اشاره نمود.

در سال 1340 برنامه ای با نام "قصه ی شمع"به وجود آورد که از رادیو پخش میگرد ید. دراین برنامه، ضمن صحبت در مورد چگونگی پدید آمدن یک ترانه، با شاعر ، آهنگساز و خواننده گفتگو می شد. به یاد چنین برنامه ای، کتابی با همین نام که مجموعه ی خاطرات هنری ایشان است در سال 1376 بهوسیله ی نشر البرز منتشر گرديد و چندين بار به وسيله ي نشر پيكان تجديد چاپ شده است که حاوی مطالب ارزنده و خواندنی است و می توان آن را در حکم مأخذی مفید جهت معرفی بهتر چهره های هنری و موسیقی ایران به دور از هرگونه اغراق و اغراضی دانست. همچنین مي توان به تحشیه و تعلیق کتاب "سفر نامه معتمدالدوله ،فرهاد میر زا"و تصحیح منشآت فرهاد میرزا و شرح حال او" و مقالاتي در باره ي شعر فارسی دری و شیوه مناظرات اشاره نمود. دیگر برنامه ای با نام" كاروان شعر"که مدت چهار سال زیر نام "نواب صفاعرضه مي دارد" از رادیو ایران انتشار یافت که نخستین مجموعه ی آن در سال 1342به وسیله ی انتشارات صفیعلیشاه منتشر شد. در اصفهان دو مجموعه ي تحقیقی به نام های "عصّارخانه های اصفهان " و "کبوترخانه های اصفهان" به چاپ رسانید. همچنین لازم است به مقالات مختلف و اشعار پراکنده که به مناسبت های خاص در برخی مجلات و مطبوعات معتبر سال های قبل و بعد از انقلاب منتشر شده و نیز به مشاغل دولتی و سیاسی ایشان همچون "عضویت شورای نویسندگان" از سال های 36تا 42،" ریاست اداره کل اطلاعات و رادیوی استان های سيستان و بلوچستان" و"گیلان" اشاره نمود. از سال 44 تا نیمه ی سال 47 مدیریت کل روابط عمومی شهرداری تهران را به عهده داشت. از سال 47 به مدیریت کل اداره اطلاعات و رادیوی استان آذر بایجان شرقی منصوب شد و پس از آن از سال 47 تا 57 به مدیریت کل اداره "اطلاعات و رادیو" و "اطلاعات و جهانگردی" استان اصفهان انتخاب گرد ید و در حین خدمت اداری در دانشگاه اصفهان به تحصیلات عالیه در رشته ی ادبی پرداخت و در خاتمه ی خدمت به نمایندگی مردم اصفهان در مجلس شورای ملی دوره بیست و چهارم برگزیده شد. وی در این انتصاب ها از اصل عدالت و انصاف و جاده حقیقت خارج نگردیدو وجدان و انضباط در کار را سرلوحه ی وظایف خود قرار داد .از وي سه فرزند (دو پسر و يك دختر ) به نامهای سامان، فرزان و هستی به يادگار است كه در خارج از ايران زندگي مي كنند. نواب صفا در سال 1331 با خانم اورانوس نادری فرزند احمد نادری از وکلای سرشناس شیراز که مدتی رئیس کانون وکلای فارس بود ازدواج کرد. مجددا در سال 1342 با خانم زهرا توسلی ازدواج نمود.

"نواب صفا" دهه ي پايان زندگي اش باقامت خمیده درگوشه ای از تهران بزرگ و پرهیاهو در کلبه ی محقر و همنام خودش با صفا به انزوا نشست و دوستان و دوستدارانش با دیدار وی مسرور مي گشتند واز محضر گرانقدرش کسب فیض می كردند. پيرمرد مهربان و مهمان نوازی که خوش محضر وخوش كلام بود . سر انجام به تاريخ نوزدهم فروردين 1384 خورشيدي آفتاب عمرش خاموش گشت و در قطعه ي هنرمندان بهشت زهرا آرام گرفت . او شعري را براي سنگ مزارش سروده بود كه بيت نخست آن چنين است :اين كه در سينه ي خاكش مأواست خاك پاي همه نواب صفاست يادش گرامي باد.

نویسنده: علی عبدلی