دلنواز
دلنواز، آهنگساز: مجید وفادار، خواننده: پوران
نواب صفا به مناسبتِ ترانهسراییاش با آهنگسازان و موسیقیدانان و خوانندگان گوناگونی نشست و برخاست یا رفاقت داشت. آنچه از این صمیمتها و با هم بودنها حاصل میشده، یکی همان آهنگهای ماندگاری به شمار میرود که ضبط شده و به یادگار مانده اما نتیجه دیگرِ آن با هم بودنها، خاطرهها و نکتههایی محسوب میشود که وی خود شاهدِ وقوع و بروزِ آنها بودهاست و هر یک ارزشی فراوان دارد.
ترانهسرایی و تصنیفگویی در موسیقی ایرانی در دوره ای به اوج شکوفایی خود میرسد که چند نامِ بزرگ مدام در کنار نامِ آهنگسازان و خوانندگان مینشیند. رحیم معینی کرمانشاهی، بیژن ترقی، رهی معیری، تورج نگهبان و اسماعیل نواب صفا از جمله ترانهگویانِ نامداری هستند که بسیاری از آهنگهای ماندگارشده در موسیقی ایرانی، کلامی را دارا است که اینان سرودهاند.
نکته مهمی که باید در نظر داشت، این است که این ترانهسرایان و دیگرانی مانند آنان، پیش از آنکه ترانهسرا باشند، شاعر بودهاند و به ظرایف و دقایق هنر شاعری و عالَم ادبیات بهتمامی آشنا و مسلط بودهاند و از دلایل توفیقشان در کار ترانهسرایی، یکی هم همین دانش و آگاهیشان در فنّ شاعری بوده است. اصلش طبیعی است که کارِ ترانهسرایانی که عروض، بدیع، بیان و تاریخ ادبیات میدانند و ذوق نیز دارند، تا چه حد متفاوت است با ترانهگویانی که تنها ذوق دارند و بس.
اما یکی از شاعران و ترانهسرایانِ نامداری که آهنگهای فراوانی را با شعرِ خود در خاطرِ علاقهمندان جاودان کرده، استاد سید اسماعیل نواب صفا است. وی که زاده کرمانشاه است، برای آهنگسازانِ نامداری چون استادان علی تجویدی، مجید وفادار، حسین یاحقی، مرتضی محجوبی، پرویز یاحقی، روحالله خالقی، حبیبالله بدیعی، همایون خرّم، مهدی خالدی، عباس شاپوری، اسماعیل مهرتاش و جواد لشکری ترانه سروده است.
از ترانههای معروف وی میتوان به آهنگهای «آمد نوبهار» (مهدی خالدی)، «تک درخت» (آهنگساز: عباس شاپوری)، «دردآشنا» (جواد لشکری)، «جوانی» (حسین یاحقی)، «امید دل» (پرویز یاحقی) و «چه شبها» (مرتضی محجوبی) اشاره کرد.
نواب صفا به مناسبتِ ترانهسراییاش، با آهنگسازان و موسیقیدانان و خوانندگان گوناگونی نشست و برخاست یا رفاقت داشته است. آنچه از این صمیمتها و با هم بودنها حاصل میشده، یکی همان آهنگهای ماندگاری است که ضبط شده و به یادگار مانده؛ اما نتیجه دیگرِ آن با هم بودنها، خاطرهها و نکتههایی است که وی خود شاهدِ وقوع و بروزِ آنها بوده. این خاطرهها هر یک ارزشی فراوان دارد، زیرا نکتههایی کمتر گفته و نوشتهشده را درباره زندگی، کار، روحیه و شرایط زیست و سلوکِ شخصی، اجتماعی و هنری شماری از موسیقیدانان برجسته موسیقی ایران را در خود حفظ کرده است و برای نسلهای بعدی به یادگار نهاده است.
نواب صفا همچنین در مدتی کوتاه برنامه رادیویی «قصه شمع» را روی آنتن میفرستاده که همین برنامه نیز خود، موجب آگاهیبخشی درباره برخی موسیقیدانان درجهیک ایران میشده است. این برنامه را اسماعیل نواب صفا در سال ۱۳۴۰، زمانی که عضو شورای نویسندگان رادیو بود، پدید آورد. «قصه شمع» هفته ای یک بار به مدت زمان نیم ساعت از رادیو پخش میشد. هر برنامه «قصه شمع» اختصاص داشت به معرفی آهنگی از آهنگسازان موسیقی ایران و در هر برنامه ضمنِ پخشِ آهنگ، شرحِ حالی از آهنگسازِ آن داده میشد و چگونگی ساختِ آن اثر نیز طی گفتوگو با آهنگساز، شاعر و ناشرِ آن به آگاهی شنوندگان رسانده میشد. این برنامه به مدت چهار ماه پخش میشد و گویندگی آن را تقی روحانی (نخستین برنامه)، ایرج گرگین و آذر پژوهش برعهده داشتند.
خوشبختانه استاد نواب صفا، بخشی از خاطرههای هنری خویش را به قیدِ کتابت درآورده و مجموعه ای از آنها را در کتابِ گرانقدر «قصه شمع» جمعآوری کرده است. آنچه در ادامه آمده، چند خاطره برگزیده از میان خاطرات هنری استاد سید اسماعیل نواب صفا است.
در ميان رفتگان و ماندگان نام بلند” اسماعيل نواب صفا” در آسمان فرهنگ و ادب پارسي چون ستاره اي فروزان است. سال ها است نغمه هاي خنياگران ترانه هاي دلنشين او در آسمان كشور عزيزمان گل افشاني مي كند و عطر كلام سحر انگيزش روح و جانمان را به عشق و معرفت صيقل مي دهد.